دوست دارم گهگاه
قاصدک باشم
می خواهم همراه باد موزون
در گرمای دستانت جا گیرم
و گوش از نوای آرزوهایت پر کنم
می خواهم همراه باد موزون
تا درگاه حقیقت بروم
وزان پس
در برق شادی نگاهت غرق شوم
دوست دارم گهگاه
قاصدک باشم
می خواهم همراه باد موزون
در گرمای دستانت جا گیرم
و گوش از نوای آرزوهایت پر کنم
می خواهم همراه باد موزون
تا درگاه حقیقت بروم
وزان پس
در برق شادی نگاهت غرق شوم
من از نهایت شب حرف می زنم من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می زنم مهربانم اگر به خانه من بیایی چراغ نمی خواهم وجود پر نورت گرمی آن خوشبخ...