Sunday, December 22, 2002

صدا

 صدا می آيد
می شنوي
صدا از کجا بود؟
چه کسی در می کوفت؟
در بگشا
عشق بی قرار مرا بپذير
بگذار اين هميشه سرگردان
در دلت آرام گيرد
نگذار در خانه نامحرمان را بکوبد
صدا می آيد
می شنوي
صدا از کجا بود؟
صدای پای اشکهايم
که سراسيمه به چهره
راه می گشودند
و غمگنانه زمزمه می کردند
کاش به رويش در می گشود
صدا می آيد
می شنوي
صدا از کجا بود؟
کسی می رفت
آری اين منم
که با غرور ترا ترک می کنم
می روم
جايی که با ياد تو بمانم
و بدان نامهربان
بدين گونه دوستت می داشتم!
۰ لایک / ۰ نظر / ۱۳ بازدید

No comments:

Post a Comment

باز هم با اجازه فروغ

من از نهایت شب حرف می زنم من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می زنم مهربانم اگر به خانه من بیایی چراغ نمی خواهم وجود پر نورت گرمی آن خوشبخ...