آنطرفها
جایی دورتر از خواب و رویاها
شاید سرزمینی هست
سرزمینی
که روزهایش پر است از
عطر باران خاک و یاس اقاقی
سرزمینی
که شبهایش پر است از
قرص ماه و رقص ستاره
و درختانش پر از
گوشواره های گیلاس
در آن سرزمین دور خالی از دقدقه و دل شکستگی
چشمان جوان من و تو
نگران دخترکی گندوم گون و مو فرفری است
همان دختر شادی که خنده زنان
به دنبال قاصدک ها می دود
No comments:
Post a Comment