Sunday, December 22, 2002

برای دفتر خاطرات

 روزی بر دفتر خاطراتم نوشتم
«ای برگهای سپيد
که لحظه لحظه خاطرات
با او بودن را
نگاه می داريد
قلبتان پر خاطره باد!»
۰ لایک / ۱ نظر / ۱۲ بازدید
reza-b: دوست عزيزم، نام شما در ليست كاربران ثبت شد. موفق باشي.

No comments:

Post a Comment

باز هم با اجازه فروغ

من از نهایت شب حرف می زنم من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می زنم مهربانم اگر به خانه من بیایی چراغ نمی خواهم وجود پر نورت گرمی آن خوشبخ...