مستی هم درد منو ديگه دوا نمی کنه
غم با من زاده شده منو رها نمی کنه منو رها نمی کنه منو رها نمی کنه
شب که از راه می رسه
غربتم با هاش می آيد
توی کوچه های شب باز صدای پاش می آيد
من غمهای کهنه مو بر می دارم
که توی ميخونه ها جا بذارم
می بينم يکی می آيد از ميخونه
زير لب مستونه آواز می خونه
مستی هم درد منو ديگه دوا نمی کنه
غم با من زاده شده منو رها نمی کنه منو رها نمی کنه منو رها نمی کنه
گرمی مستی می آيد توی رگهای تنم
می بينم دلم می خواد با يکی حرف بزنم
کی می آيد به حرفهای من گوش بده
آخه من غريبه هستم با همه
يکی آشنا می آيد به چشم من
ولی از بخت بدم اون هم غمه
ولی از بخت بدم اون هم غمه
مستی هم درد منو ديگه دوا نمی کنه
غم با من زاده شده منو رها نمی کنه منو رها نمی کنه منو رها نمی کنه
خسته از هر چی که بود
خسته از هر چی که هست
راه می افتم که برم مثل هر شب مست مست
باز دلم مثل هميشه خاليه
باز دلم گريه تنهايی می خواد
بر می گردم تا ببينم کسی نيست
می بينم غم داره دنبالم می آيد
می بينم غم داره دنبالم می آيد
مستی هم درد منو ديگه دوا نمی کنه
غم با من زاده شده منو رها نمی کنه منو رها نمی کنه منو رها نمی کنه
منو رها نمی کنه منو رها نمی کنه منو رها نمی کنه منو رها نمی کنه
منو رها نمی کنه
۰ لایک / ۳ نظر / ۱۴ بازدید
faraaz
شعرهات واقعا با احساس هستند... و از دردی صحبت می کنی که برای من خيلی آشناست... منم تا چند وقت پيش از دردهام می نوشتم ... کاش بیایی تا بگویم برایت... آسمان نگاهت تا ابد سبز باد...
adg...
خوندمش. به دل میشینه ولی سوزناکه. شاید.... حالا که اون تورو رها نمیکنه شاید بهتره تو اونو رها کنی مطمئن هستم که مینتونی بزار قسمت کنیم تنهاییمون را بزار بین منو تو دستای ......
faraaz
من اسباب کشی کردم!!!
Thursday, October 23, 2003
مستی
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
باز هم با اجازه فروغ
من از نهایت شب حرف می زنم من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می زنم مهربانم اگر به خانه من بیایی چراغ نمی خواهم وجود پر نورت گرمی آن خوشبخ...
-
مکتوب، دوست عزیز قدیمی سالها پیش در اوج تنهایی و غربت نظرات شیرین و امید بخشت زیور دلتنگیهایم بود حال در امتداد زمان گم شده ای سراسر دنیای م...
-
من از نهایت شب حرف می زنم من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می زنم مهربانم اگر به خانه من بیایی چراغ نمی خواهم وجود پر نورت گرمی آن خوشبخ...
-
باش تا صبح دولتت بدمد کسی چه می داند شاید در کوچه شما هم عروسی شد ✨️
No comments:
Post a Comment