از او می نويسم
در دل سياه شب
و بر سپيدی صفحه وبلاگ
در تنهاييها اسمش زمزمه لبها
و يادش شيرينی لحظه هاست
شانه هايش پناه دلتنگيها شده است
گرمی دستانش
سردی دستانم را به قصه ها سپرده است
علت هر شعر و ترانه ام شده است
برايم از آسمان شب ستاره ارمغان می آورد
مرا به سرزمين آفتاب و مهتاب می برد
هميشه عاشقش می مانم
هميشه با او می مانم
بی حرف و بی بهانه
و اينک
پرنده سرخ عشقش در آسمان آبی دل ترانه پرواز می سرايد
پيام هاي ديگران ()
شنبه ٢٠ اسفند ،۱۳۸٤ - ...
No comments:
Post a Comment