زير گنبد کبود غير از خدا هيچکس نبود. مرغ خسته بی صدا و پرو بال بسته قصه ما، توی يک روز ابری بغض غربتش رو فرياد کرد. پر و بالش رو زير باران شست. و باز به پهنای نيلوفری قصه پرواز بخشيد.
پيام هاي ديگران ()
جمعه ۱٩ اسفند ،۱۳۸٤ - ...
No comments:
Post a Comment