زندگی يعنی:
در بحبوحه نوجوانی
جايی بين کودکی و بزرگسالی
تصوير چشمانی در آئينه
واژه عشق به کتاب لغات بيفزايد
زندگی يعنی:
با ديدن صاحب چشمها
دل را پر تپش
دستها را لرزان
پاها را ناتوان از حرکت يافتن
زندگی يعنی:
با خيالش
شب را به روز
و روز را به شب آوردن
زندگی يعنی:
در کوچه هايی پر از برگهای خزان زده
به ديدار صاحب چشمها رفتن
زندگی يعنی:
کوچه های پائيزی
را پر بهار يافتن
زندگی يعنی:
هر روز و هر روز
سياه کردن
هزار برگ سپيد
از خاطرات با او بودن
زندگی يعنی:
نوشتن يک جمله ساده
«ای برگهای سپيد که خاطرات با او بودن را برايم نگاه می داريد، دلتان پر خاطره باد»
زندگی يعنی:
تجربه خوش يک انتظار
روزها به انتظار ديدار
شبها به انتظار روز فردا
زندگی يعنی:
لرزيدن از لمس دستهای صاحب چشمها
زندگی يعنی:
تجربه شيرين عشق
در تاريک و روشن يک کوچه
زندگی يعنی:
گوش دل سپردن
به نوای زندگی
بر سينه صاحب چشمها
زندگی يعنی:
خود را در بهشتی پر از شادی و خوشبختی
غرقه يافتن
و زندگی يعنی:
برگشتن ورق ...
۰ لایک / ۰ نظر / ۱۳ بازدید
Sunday, August 22, 2004
زندگی يعنی...
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
باز هم با اجازه فروغ
من از نهایت شب حرف می زنم من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می زنم مهربانم اگر به خانه من بیایی چراغ نمی خواهم وجود پر نورت گرمی آن خوشبخ...
-
مکتوب، دوست عزیز قدیمی سالها پیش در اوج تنهایی و غربت نظرات شیرین و امید بخشت زیور دلتنگیهایم بود حال در امتداد زمان گم شده ای سراسر دنیای م...
-
من از نهایت شب حرف می زنم من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می زنم مهربانم اگر به خانه من بیایی چراغ نمی خواهم وجود پر نورت گرمی آن خوشبخ...
-
باش تا صبح دولتت بدمد کسی چه می داند شاید در کوچه شما هم عروسی شد ✨️
No comments:
Post a Comment