Saturday, June 11, 2011

پرده ها

 پرده ها

مادرم برایم پرده می دوزد

مادرم پرده ها را با نخ عشق و سوزن بوسه می دوزد

مادرم پرده ها را با دعای خیر پدرم و خودش همراه می کند

پرده ها در خانه مان  می آویزم

باد از میان پرده ها می وزد

و خانه مان پر می شود از رنگ و بوی شوق و خوشبختی

تا بی نهایت و تا آخرین نفس می پرستمتان 

 

پيام هاي ديگران ()               شنبه ٢۱ خرداد ،۱۳٩٠ - ...

https://youtube.com/shorts/h3TiEBW3eJI?feature=share

 

باز هم با اجازه فروغ

من از نهایت شب حرف می زنم من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می زنم مهربانم اگر به خانه من بیایی چراغ نمی خواهم وجود پر نورت گرمی آن خوشبخ...