Sunday, February 12, 2012

دروغ چرا بگویم...دلم برایش تنگ است...

 دستم می رود سمت تلفن...دیگر نمی توانم از پس این احساس بر آیم...چه بگویم...بگویم می دانم دلت را شکستم...بگویم می دانم...بگویم می دانم از تنهایی پر از دردی بگویم می دانم...بگویم گاهی به فکرم می آیی...تو هیچ از من یاد می کنی...

پيام هاي ديگران ()               یکشنبه ٢۳ بهمن ،۱۳٩٠ - ...

باز هم با اجازه فروغ

من از نهایت شب حرف می زنم من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می زنم مهربانم اگر به خانه من بیایی چراغ نمی خواهم وجود پر نورت گرمی آن خوشبخ...