Friday, February 20, 2004

و باز...

 و باز دانه عشق را

در دستانش می نشانم

قلبم جوانه خواهد زد

می دانم می دانم...
۰ لایک / ۳ نظر / ۱۳ بازدید
mesbah

زيبا بود دوست من/
شایان

شعرهای کوچيک تو رو خيلی بزرگ دوست دارم .
...

آسمان شعرت تا ابد سبز باد... خواهر خوبم... هر روزت نوروز...

No comments:

Post a Comment

باز هم با اجازه فروغ

من از نهایت شب حرف می زنم من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می زنم مهربانم اگر به خانه من بیایی چراغ نمی خواهم وجود پر نورت گرمی آن خوشبخ...