شيرينم،
در نبود تو
چشمانم
شکستن قلب ترانه ها را
به نظاره نشستند...
۰ لایک / ۲ نظر / ۱۲ بازدید
maryam
....
مهدی
کرانه های انسانیت کجاست ؟ ... صداقت ِ بی غش کجاست؟ ... عشق ِ خالص ِ بی توقع کجاست ....؟غیر از این است که مسیح را انسان بر صلیب کشید و بزرگترین دشمن ِ انسان , خود ِ نوعِ بشر است ؟!......کیست بداند راز این دهلیز ِ تو در توی آفرینش را .. ؟...که حرف ودل ما آدمها دوتا شده است . بلکه هم بیشتر ......آیا شیطان تنها بهانه ایی بیشتر در دستِ آدم نیست تا تقصیر ها را بر گردن ِ او انداخته وخود را بی گناه جلوه دهیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
Wednesday, June 22, 2005
...
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
باز هم با اجازه فروغ
من از نهایت شب حرف می زنم من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می زنم مهربانم اگر به خانه من بیایی چراغ نمی خواهم وجود پر نورت گرمی آن خوشبخ...
-
مکتوب، دوست عزیز قدیمی سالها پیش در اوج تنهایی و غربت نظرات شیرین و امید بخشت زیور دلتنگیهایم بود حال در امتداد زمان گم شده ای سراسر دنیای م...
-
من از نهایت شب حرف می زنم من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می زنم مهربانم اگر به خانه من بیایی چراغ نمی خواهم وجود پر نورت گرمی آن خوشبخ...
-
باش تا صبح دولتت بدمد کسی چه می داند شاید در کوچه شما هم عروسی شد ✨️
No comments:
Post a Comment