Wednesday, June 22, 2005

...

شيرينم،

در نبود تو

چشمانم

شکستن قلب ترانه ها را

به نظاره نشستند...
۰ لایک / ۲ نظر / ۱۲ بازدید
maryam

....
مهدی

کرانه های انسانیت کجاست ؟ ... صداقت ِ بی غش کجاست؟ ... عشق ِ خالص ِ بی توقع کجاست ....؟غیر از این است که مسیح را انسان بر صلیب کشید و بزرگترین دشمن ِ انسان , خود ِ نوعِ بشر است ؟!......کیست بداند راز این دهلیز ِ تو در توی آفرینش را .. ؟...که حرف ودل ما آدمها دوتا شده است . بلکه هم بیشتر ......آیا شیطان تنها بهانه ایی بیشتر در دستِ آدم نیست تا تقصیر ها را بر گردن ِ او انداخته وخود را بی گناه جلوه دهیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

No comments:

Post a Comment

باز هم با اجازه فروغ

من از نهایت شب حرف می زنم من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می زنم مهربانم اگر به خانه من بیایی چراغ نمی خواهم وجود پر نورت گرمی آن خوشبخ...